چت باکس


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

اين بخش از وبسايت، فعال نمي باشد





عضويت در خبرنامه




اين بخش از وبسايت، فعال نمي باشد

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری

اين بخش از وبسايت، فعال نمي باشد

ورود به سايت

نام کاربری
رمز عبور

رمز عبور را فراموش کرده اید ؟

اين بخش از وبسايت، فعال نمي باشد

آمار سايت

اين بخش از وبسايت، فعال نمي باشد

اخبار سايت :
✿ براي مشاهده هر پست بر روي آن کليــــک کنيد ، تا محتواي آن پست به نمايش درآيد ✿

زود بود که فراموشت کنند ..

1 شهريور 1393برچسب:, ساعت 16:50 مشاهده مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در بالاترین اشتراک گذاري در  فیس بوک اشتراک گذاري در تویتر اشتراک گذاري در افسران


" بسم رب المهدی... "


http://samengraphik89.persiangig.com/image/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D8%AB%20%D8%A8%DA%A9%20%DB%8C%D8%A7%20%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%20%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86/%d8%a7%d9%84%d9%85%d8%b3%d8%aa%d8%ba%d8%a7%d8%ab%20%d8%a8%da%a9%20%db%8c%d8%a7%20%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%20%d8%a7%d9%84%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%20%d8%b9%d8%ac.jpg


به گمانم اهل زمین کمی ترا فراموش کرده اند که صاحبِ مهربانِ این زمانه ای
 
و هستی به اشارتِ نگاهت می گردد ...
 

به گمانم زود بود که  برای اهل زمین : 
 
خاطره شوی و فقط یادی از بودنت در ذهن هاشان بماند ..
 
 

زود بـــــــــــــــــــــود که فراموشت کنند .. !!!
 


http://uploadyar.com/s1/83e2d70d661.jpg


غرق دنیایند و البته :
 
ترا نبینند بهتر است که راحت به دنیا ی هزار رنگشان میرسند و در غفلت "زنده "می مانند ..
 
 

حیف است " زندگی "برای اینان  به نامِ مهدی :
 

که زندگی به نام تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوست در خلقت :
 

که باید لحظه ها را زنده کرد با حضـــــــــــــــــورت در هستی ..
 


تو حَــــــــــیّ و حــــــــــاضری در زمین و نادیده می پندارندت : !!!!!
 
 

به کدام خــــــــاطره نمی دانم .. !!!

 

به کدام قـــــــــــــانون نمی دانم !!!


به کدام عشـــق و عـــــاشقی نمی دانم !!!!



میدانی مولاجان : حرفشان شده دیر آمدنت :
 
به بهانه ی این که ما آماده نیستیم ... !!!!!


می گویند دیرتر بیا تا ما کمی دنیاداری کنیم و لذت ببریم ..


به گمانم : آمدنت : دنیایشان را خراب می کند : کمی دیرتر بیا ..!!


اما مولای من ..


مولای من : من چه ؟؟؟


من که ترا حاضر میدانم و آیه ی مُکرر لحظه هایم : آمدن توست : من چه ؟
 

برای من زودتر بیا ...


می ترسم دیر تر که بیایی : من نباشم آقاجان ..


برای من زودتر بیا جانِ مهدی : من بی تو می میرم در این آخرالزمانه ...



برای مـــــــــــــــــــــــــــــــــن کمی زودتر بیا :
 

با دسته ای نرگس در آستانه ی ظهور ت رو به آسمان ایستاده ام مولای من :
 

کمی زودتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر بیا
 
 

امضا : آسمان
 
 

فطرس مَهدی

1 شهريور 1393برچسب:, ساعت 15:0 مشاهده مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در بالاترین اشتراک گذاري در  فیس بوک اشتراک گذاري در تویتر اشتراک گذاري در افسران

 

" بسم رب المهدی... "



سلام مولای من ....

قربان وجود نازنین ت که میهمان زمین شده ای : خوش آمدی مهدی جان ..


آقای من ...

از حضورت هزاران بار ممنون که هستی و مرا در هر حالم که به یادت هستم می بینی و تو هم مرا یاد می کنی ..

 


در شب میلادت میهمان بزمی دنیایی بودم ...

 


با خودم جنگیدم که در آن مجلس باشم یا نباشم ..


امــــــــــــا ..

 


مگر می شود جایی رفت بدونِ مهدی ...!!!

 
مگر می شود نَفَس کشید بدون مهدی ..!!!

 

 
رفتم : با مهدی: رفتم ...

مجلس شان گرم بود اما خبری از حضور تو نبود حتی در پشت در خانه شان ..


من ترا هم با خودم بُردم : یادت هست ..؟

 


با هم رفتیم که من تنها نباشم و تو که مولای منی مرا از گناهِ اهلِ زمین دور کنی ...


ممنون از آمدنت که  همراهِ من شدی و آمدی ..


من با تو بودم و با تو حرف میزدم : من برای شب میلادت بود که خودم را زیبا کردم : یادت هست ؟

 

دلم میخواست : مرا آنچنان زیبارو ببینی :


 که یادت بماند من برای تو بودم و به یاد تو ..

 


تو که با من بودی : من شدم زیباترین حّوایِ آن حوالی ...


آنها ترا نمی دیدند که همراه منی و زیبایی من از جمالِ دلربایِ توست ..


من اهل دنیایم : زیبارویی ام هم به اعتبار رُخِ دلربای توست ...


نخواستم در گناه اهل زمین شریک باشم : تنها با تو خلوت کردم و با تو بودم که ...:

 

 


به یاد شب میلاد مولایم حسین بن علی افتادم و فطرس ش ...

 


یادت هست ؟


" حسین که به دنیا آمد : ملایک به زمین آمدند و قُنداقه اش را با خود برای عشقبازیه اهل آسمان بالا بِردند...

 


که فرشته ای که بالش سوخته بود : خودش را به قنداقه ی حسین زد و شد مثل روز اولش : آسمانی شد .. "


شب میلادت بود و من هم دلسوخته : بال و پَر سوخته ...

 

آرزو کردم : که ای کاش :

 


در زمانی که به دنیا می آیی و ملایک ترا برای عشقباری به آسمان ها میبرند : من هم می آمدم :


بال و پَره دل و جانِ سوخته از دوری ات را به قندانه ی آسمانی ات میزدم و من هم : ....

 


آسمانی می شدم به نام مهدی ..

 


فُطرس ت می شدم ...


فطرس ت می شدم و تو مرا به لبخندی میهمان می کردی ...

 


خوش به حال فطرسِ حسین :


که هم بال سوخته اش شفا پیدا کرد و هم نگاهش به جمال صاحب ش در آسمان ها روشن شد ..


اما من مانده ام و حسرت ش :

 

که شب میلادت بود و ترا هم به آسمان ها بردند برای عشقبازی و من :


فطرس ت نبودم ..



که بال سوخته ی قلب بیقرارم را به گوشه ی قنداقه ات : آرام کنم ..

 

شرمنده که لایق ت نیستم ...


که تو باشی و من برایت فطرس باشم ..

 


جز شرمندگی به محضرت نیاورده ام که لایق باشم و تو باشی و شب میلادت باشد و من در آسمانها به زیارتت بیایم ...

 

من مانده ام و این رویاهای عاشقانه ای که به یاد تو خیالم را از هر گناهی دور می کند


حتی اگر در جایی باشم که ترا نببینند ...

 


همین که تو هستی :


*** خـــــــــــــــدا را شـــکر ***

 


امضا : آسمان

 

http://blog.sepehreftekhari.com/wp-content/uploads/2012/05/kodak.jpg

روز انتظار .. و دعای ندبه

31 مرداد 1393برچسب:, ساعت 6:0 مشاهده مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در بالاترین اشتراک گذاري در  فیس بوک اشتراک گذاري در تویتر اشتراک گذاري در افسران

" بسم رب المَهدی .. "
 
 
متن کامل  " دعای ندبه " ( فایل word )

" لینک دانلود "  صوت دعای ندبه با صوت زیبای استاد فرهمند .. 
 
 
 ....
 
اینجا برایت به نامِ دلدادگی - ندبه - می خوانند مولاجان :
 
تا زمین هم عطر آسمان بگیرد برای آمدنت ... 
 
 
مولای مهربان من ؛ بیا و ببین آدینه های من به یادت چقــــــــــــــدر آسمانی می گذرد ...
 
 
امــــــــــــــــــــــــــــــــا
 
 
 تو که نمی آیی : دلم بغض می کند : دلواپست می شوم : 
 
که چه شد که باز هم جمعه های بودن من به ظهور تو نرسید ...
 
 
 چقدر تعجیل کنم برای ظهورت اما قرعه ی عاشــــــــــــقی ام به تأخیر بخورد ! 
 
 
نمی دانم :
 
این جمعه ها که می آیند و می روند ؛ خبر دل نگرانی های مرا هم به گوش محبوبم می رسانند یا نه ؟
 
 
 امــــــــــــــــــــــــــا 
 
خوب می دانم : صدای ندبه هایم در تمام هستی پیچیده که بس است غیبت : بس است غربت ...
 
 دلتنگی ام از پس واژه های ندبه هم فراتر رفته : ندبه های مـــــــــــــــــــــن
 
 شده جمله های عاشـــــــــقانه .. 
 
 
 
دل نوشته هایم را که می خوانی آقاجان ؟ 
 
می دانی جز تو برای کسی عاشقانه 
 
نمی نویسم :
 
 
 پس بیا و افتخار بده با امضایی ؛ 
 
عاشقانه هایم را به نام خودت ثبت کن ..
 
 
 می خواهم امضایت را برای روز محــــــــشر نگه دارم تا اگر مرا به دوزخ هم بردند ، 
 
اَمان نـــــــــــــامه ام را که به نامت نورانی شده :
 
 نشان شــــــــــــــــــان بدهم ..
 
 
امضا: آسمان
امضای صاحب اصلی متن : سید مهدی (عج)...
 
 
دعای فـــــــرج :
 

اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ

بلا و مصائب ما بزرگ شده و بیچارگی ما بسی روشن و پرده از روی کار برداشته شد

 

 

وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ

و امیدم نا امید شد و زمین(با همه ی پهناوری اش)بر ما تنگ آمد و رحمتش از ما منع گردید.

 

 

وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ

تنها توئی یاور و معین ما و مرجع شکایت ما و یگانه اعتماد ما،

 

 

فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد

در هر سختی و آسانی بر لطف تو است.خدایا پس درود فرست بر محمد و آل محمد.

 

 

اُولِى الاَمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ

آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى و بدین سبب مقام

 

 

مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ

و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند چشم بر هم زدن

 

 

اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى

یا نزدیکتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا کفایت کنید

 

 

فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ

که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من اى سرور ما اى صاحب

 

 

الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى

فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا،دریاب مرا،دریاب مرا

 

 

السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ

همین ساعت،همین ساعت،هم اکنون،زود،زود،زود

 

 

یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.

اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق محمد و آل پاکیزه اش

 

 
 
یاعلی مدد .. حق نگهدارتون .
 
التماس دعای فــــــــــــــــــــــرج ...
 
 
 
 

خاصیتِ عشق ست که اگر دل دادی : بی تاب می شوی ..

29 مرداد 1393برچسب:, ساعت 16:3 مشاهده مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در بالاترین اشتراک گذاري در  فیس بوک اشتراک گذاري در تویتر اشتراک گذاري در افسران


" بسم رب المهدی... "

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/12monji/056.jpg
 


خیلے وقت است که بــــــے تابم...
 
مدت هاست قرارم به بیقراری رسیده در زمین ..

شاید خاصیتِ دلدادگی باشد که مرا این گونه به شُوق کِشانده

و بی تابم کرده ...
 
 

خاصیتِ عشق ست که اگر دل دادی : بی تاب می شوی ..
 

برای یک نــــــگاه ،

یک ســـــــــــــــــــلام ،

یک لــــــــــــــــــــــــــــــــــبخند ،

یک شــــــــــــــــــــــــــــاخه ی گـــــــــــــــل ، 

یک دیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدار و ..

برای قراری عاشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــقانه زیرِ باران ..

برای قدم زدنی رویـــــــــــــــــــــــــــایی در کنارِ دریا ..

برای نفس کشیدن در حوالیِ حضورِ یـــــــار ...
 
 

شاید برای اهل زمین کمی باورش سخت باشد که میشود در این زمانه عاشق شد و به پای معشوق ماند و دلدادگی کرد...

شاید برای اهل زمین کمی باورش سخت باشد که می شود

دل به دلداری داد و او را ندید و باز هم برایش عاشقی کرد : عاشقانه ها نوشت و برایش با صدای بلند خواند ..

شاید باورش کمی سخت باشد که میشود عاشق شد و 

بی وفایی ندید : اگر عشق ت را به معشوقی زیبارو سپردی و 
 

با عشقش به آسمان ها رسیدی : 

مَحال است "شکست " را تجربه کنی یا بی وفایی ببینی  ،  یا خیانت ..

میدانم باورش سخت است در امروزه زمین که عشق بر

جانت بنشیند و عاشق شوی و معشوقت ترا به عشقی صادقانه بخواند ... 

که با او در تمام لحظه ها عاشقانه زندگی کنی و زمان

" کم " بیاوری برای این عشقبازی ها ...
 

من به این عشق رسیدم .. 
 

قول داده ام تمام اهل زمین را در عاشقانه هایم شریک کنم
 

تا با هم عشق را " زندگی " کنیم در زمین ..
 

امضا : آسمان


http://www.aftab.ir/articles/religion/religion/images/e7cce63fb7124b9b906ecf46a43cdc3c.jpg
 

http://s1.picofile.com/file/7194930963/20080624_1631670566_.jpg


سحرهای رمضان منتظر تو هستم آقا ...

27 مرداد 1393برچسب:, ساعت 16:3 مشاهده مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در بالاترین اشتراک گذاري در  فیس بوک اشتراک گذاري در تویتر اشتراک گذاري در افسران


http://imna.ir/images/docs/000076/n00076429-b.jpg


نمیدانم از چه بنویسم اما ...
 
گوش کن :   صدای قدم هایش :  زمین را به تعظیم وادار میکند ..
 
گوش کن : صلابتِ مردانه اش را در طنینِ قدم هایش :

می شنوی ؟
 
.....
 
گوش کن : از هر تکه از زمین که عبور می کند : زمین تکریم میکند برایش ..
 
 
گوش کن : از هر کوچه ای که عبور می کند : صدای لبخند کودکانش : آرام میکند قلبش را ..
 
گوش کن :
 
به گمانم کمی خسته شده :

کمی می نشیند بر درِ خانه ای :

دعـــــــــایی می خواند ..

 
 
وقتی برای استراحت به گوشه ای تکیه می دهد :
 
زمین آرام میگیرد از اشتیاقِ قدم هایش ..
 
 
 
علی ست دیگر ..
 
 
نیــــــــــــــــــــــمه شب ها :

مســـــــافر کوچه های زمین است :

میـــــــــــــــــرود مــــــــی گردد :

پیــــــــــــدا می کند می بخشـــــــــد :

آرام میـــــــــــــــــــــــــــــــــــــگیرد ..

 
 
ببین : کیسه ای بر شانه دارد : با این کیسه :

عشق می بخشد به کودکان بدون بابای زمین ..

 
 
 
 
 
علی ست دیگر ...
 
 
دستانش را ببین :

نمیدانم باز هم چاه میکنده در زمین ...؟

 
دلش ، حوصله اش ، خاطرش :
 
از اهل زمین کمی گرفته است : چقدر علی غریب مانده در زمین ..
 
 
می بینی : نگاهش دلتنگ تر از نگاه خداست :
 

علــــــــــی باید برود :
 

قراری عاشــــــقانه دارد با خدا : چند شبِ دیگر ..

 
خــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا :

علــــــــــــــــــــــــــی را صدا می زند :

علـــــــــــــــــــی بیـــــــــــــــــــــــــــا ...
 
 
 
بـــــس است دلسوزی ات برای اهل زمین :

کمی به آســـــــــــــــــــــــــمان ها بیا :

دلم برایت تنگ شده ..

 
 
 
هر چند : از روزی که فاطمه رفت :
 
دلش :
 
لبریز از غصه شد :
 

خدا علی را دلتنگ دید و صدایش کرد ..

 
 
امــــــــــــــــــــــا .. 
 
 
مولای من : مهدی جان :
 
خدا نکند :
 
روزی بیاید و خدا ترا بخواند ... :
 
و صدا بزند :
 

مهــــــــــــــدی بیــــــــــــا ...
 
 

بخوانــــــــــــــــــــــد :
 
" اما برای ظهور "
 
نه برای خلاص شدنت از اهل زمین ..
 
 
بخواند ترا :
 
اما برای نجاتِ من از این آخرالزمانه بی تو ..


 
 
**"   دلتنگم : خدایا :  "**
 
 
مولای من : این رمضان هنوز هم میهمانِ دورانِ غیبت است در هستی ..
 
خدایا مولایم را بخوان اما برای اذنِ ظهورش :

برای آمدنش ..
 
سحرهای رمضان چشم براه تو هستم آقا...
 

امضا : آسمان

السّلام علیک یا امیـــــــــــــــــــــــر المؤمنــــــــــین ..

28 تير 1393برچسب:, ساعت 20:10 مشاهده مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در بالاترین اشتراک گذاري در  فیس بوک اشتراک گذاري در تویتر اشتراک گذاري در افسران

" بسم ربّ امیر المؤمنین (ع)... "
 
 
 
 
با آنکه امید همه هستی : تو علــــــــی (ع)
 
بر عرش خدا قائمه هستی : تو علـــــی (ع)
 
آنقدر غریــــــــــــــــــــــــــبی که خدا می داند
 
مظلوم تر از فاطمه (س) هستی تو علی (ع)
 
 
 
زیـــاد بـــگو
 
الســـلام عــلیـک یـــاامیـــرالمـــؤمنین 
 
این روزها كسی درمدیـــنه جـــــواب سلامش را نــــــــــــــمی دهـــد ... 
 
 
 
 
جانم به فـــــــــــــــدایت مــــــولا
 
 
 
من بجای همه دنیا ســــــــــــلام ت میدهم پدر عزیزم 
 
بجای همه به تو عشق می ورزم فدایت شوم
 
بجای همه صبح تا شب و شب تا صبح خیره به تو... نگاهت میکنم
 
بجای همه در برابرت زانو میزنم
 
خاک پایت را میبوسم 
 
 
 
بجای همه حرف ، حرف سخنان گرانبهایت را توشه ی راهم میکنم 
 
 
بجای همه برای برخاستن یـــــــــــا علی میگویم 
 
بجای همه برای خداحافظی یــــــــــــــا علی مدد میگویم 
 
 
بجای همه فریاد میزنم میگویم :
 
 
یــــا علــــی گفتیم و عشــــــــــــــــق آغاز شد ..
 
 
 
 
بجای همه آنقدر میگویم دوستت دارم اما نه مانند مردم کوفه ،
 
آنقدر میگویم به خدا امیر من تویی ،
 
آنقدر اشک میریزم میگویم علــــــــــــــــی ،
 
آنقدر از خدا تو را میخواهم ،
 
تا روزی دستی بر سرم بکشی و فقط یک جمله بگویی : 
 
 
باشد.. قبــــول .. 
 
 
 
 
 ناله کن اى دل به عزاى على (ع)
 
 
گریه کن اى دیده براى على (ع)
 
 
پیش حسین و حسن و زیبنین (ع)
 
 
خون چکد از فرق هماى على
 
 

 
 
 
یـــــــــاعلـــی مدد.. در پناه حــــق.
التماس دعای فــــــــــــــرج ...
 
 
" اللّهم عجّل لولیّک الفرج و العافیة و النصر 
و جعلنا من خیره انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه ... "

 

ضربت خوردن امیرالمؤمنین(علیه السلام)

26 تير 1393برچسب:, ساعت 16:3 مشاهده مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در بالاترین اشتراک گذاري در  فیس بوک اشتراک گذاري در تویتر اشتراک گذاري در افسران

 

" بسم ربّ امیر المؤمنین (ع) "

 
السّلام علیک یا مــــــــــــــــــــولا علی (ع) ..
السّلام علیک یا امیــــــــــــر المؤمنــــــــین .. 
السّلام علیک یا امیر المؤمنــــــــین .. 
السّلام علیک یا امیر المؤمنین .. 
السّلام علیک یا امـــــیر المؤمنین .. 
السّلام علیک یا امیر المؤمنین .. 
السّلام علیک یا امیر المؤمنین .. 
 
 
 

این کوفه به ابلیس ارادت دارد
 
با مکر و فریب و حیله بیعت دارد
 
یک روز علی و روزگاری زینب
 
این شهر به سر شکستن عادت دارد
 
 
 
 
 19 ماه رمضان 
 ضربت خوردن امیرالمؤمنین(علیه السلام) 
 
 
در 19 ماه رمضان سال 40 هـ  در نماز صبح در مسجد كوفه با شمشیرى مسموم به دست ناپاك ابن ملجم منافق بر فرق مبارك امیرالمؤمنین(علیه السلام) ضربت وارد شد.
 
 
در 13 ماه رمضان سال 40 هـ. حضرت مولى الموحدین على بن ابى طالب امیرالمؤمنین(علیه السلام) بعد از فارق شدن از جنگ نهروان از شهادت خود خبر دادند. در آن روز حضرت بر فراز منبر بعد از بیان كلماتى دُرربار در حقایق اسلام، در آخر بیانات شریف خود، به فرزندشان امام حسن مجتبى(علیه السلام) فرمودند: تا امروز چند روز از ماه مبارك رمضان مى گذرد؟ امام مجتبى(علیه السلام) فرمود: 13 روز گذشته است. از امام حسین(علیه السلام)پرسیدند: چند روز باقى مانده است؟ امام حسین(علیه السلام) فرمود: 17 روز باقى مانده است. در این هنگام امیرالمؤمنین(علیه السلام) دست به محاسن مبارك گرفتند و فرمودند: نزدیك است این موى من به خون سرم خضاب شود.
 
 
 
[... ]
بقیه در ادامه مطلب...
 
 
 
هزار آتش اگردرپوست داری          نسوزی گرعلی را دوست داری
 
اگرمهرعلی درسینه ات نیست       بسوزی گرهزاران پوست داری  
 
 
یـــــــــاعلـــی مدد.. در پناه حــــق.
التماس دعای فــــــــــــــرج ...
 
" اللّهم عجّل لولیّک الفرج و العافیة و النصر 
و جعلنا من خیره انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه ... "
 

 

شب قدر ...

25 تير 1393برچسب:, ساعت 10:17 مشاهده مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در بالاترین اشتراک گذاري در  فیس بوک اشتراک گذاري در تویتر اشتراک گذاري در افسران


" بسم رب المهدی ... "
 
 
 دلــــــــــــــــــم  کمی گرفته : بنویسم  برایت....؟
 
 
 
امشـــــــــــــــــــــــب شب قدر است و من ..
 
امشــــــــــــــب دست دلم را می گیرم...
 
کوله بار اشک هایم را برمی دارم ..
 
چمدان دلتنـــــگی هایم کجاست ؟ 
 
امشب هوای سفر کرده ام..
 
 
بیا دلم : بیا بـــــــرویم ..
 
 
ببین این گوشه ی زمین : چقدر نورانی ست :
 
به گمانم یکی از اهل آسمان اینجا : برای استراحت : 
 
نشسته و تکیه به دیوار دنیا زده ...
 
من هم کنارش می نشینم : صدای کوله بار اشک هایم : 
 
مسافر خسته را بیدار می کند : .. نگرانم می شود : 
 
می پرسد ..
 
چرا کوله بارت بیقراری می کند : چه داری ؟
 
چمدان دلتنگی هایم را روبرویش باز می کنم : 
 
 
او خودش را می بیند ..
 
 
می خندد : من اینجا چه می کنم : 
 
آهی می کشم و کوله باره اشکم پاره می شود ...
 
سرم را روی پیراهنش می گذارم : ...
 
دست بر سرم می کِشد ..
 
دعا می کند : آرام بگیرم ..
 
می خوابم ...
 
اما .. باز هم او را می بینم ....
 
دلتنگش  می شوم ...
 
به هوای دیداری دوباره برمی خیزم : چشم باز می کنم ..
 
اما او نیست ..
 
چمدان دلتنگی هایم خالی ست ...
 
 
کوله بار اشکم : لبریزه لبخند ..
 
 
اما .. دلم ....: چرا رفــــــــــــــــــــــتی ؟
 
 برگـــــــــــــــــرد ...
 
 
 
 



ولادت حضرت بقیة الله الاعظم (صلوات الله علیه)

23 خرداد 1393برچسب:, ساعت 16:3 مشاهده مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در بالاترین اشتراک گذاري در  فیس بوک اشتراک گذاري در تویتر اشتراک گذاري در افسران


" بسم رب المهدی... "
 

                    سلام مولای عزیزتر از جانم...


 
http://www.topiranian.com/topnews/archives/aEdZbSh7_.jpg
 
 
 

 
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1390/04/25/X00848924014.jpg
 
 
 
 
 
" هــــــــــزاران هزار تبریک به مناسبت ولادتت جانم به قربانت عشق من... "


 
 
چه کنم سرورم ... چه کنم که در روز زیبا و عزیز ولادتت که گذشت با این شکوه و عظمت ...
 
 
 
 
با این چراغانی ها و آذین ها که در کوچه و خیابان ها بسته اند ...
  
 
فدایت شوم عید نمیشود برای من
 
 
 
مگر میشود بی تو ، برایت تولد گرفت و تبریک گفت ؟!!!!
 
 
تا نیایی بی تو این عیدها عید نمیشود برای من مولا...
 

چشم به راه دوخته ام آقا
 

هر دری را میگشایم به شوق این که تو را ببینم...
 

امـــــــــــــا...
 
 
 
 

یا صاحب الزمانم
 

به عشق تو - به عشق معبودم - به عشق شهدا
 

در این روز که اکنون فردای میلاد توست
 
 
 
 

همینجا
 
 
همین حالا
 
 

که میدانم مرا میبینی
 
 
 

میـدانم صدای مرا میشنوی
 

میــــدانم حواست به من هست
 
 
با تو عهد میبندم ..
 
 
تجدید عهد و پیمان میکنم 
 
 
همان گونه که در دعای عهد میگوییم :
 
 
 
 
 
پروردگارا من در صبح همین روزم و تمام ایامی که در آن زندگانی کنم با او تجدید میکنم عهد خود 
 
 
 
و عقد بیعت او را که بر گردن من است که هرگز از این عهد و بیعت بر نگردم و تا ابد بر آن ثابت قدم باشم 
 
 
 
 
خدایا قرار ده مرا از یاران و كمك كارانش و دفاع كنندگان از او و شتابندگان بسوى او در برآوردن خواسته هایش
 
 
و انجام دستورات 
 
 
و اوامرش و حمایت کنندگان از آن حضرت و پیشى گیرندگان بسوى خواسته اش و شهادت یافتگان پیش رویش
 
 
 
پروردگارا اگر میان من و او موت که بر تمام بندگانت قضای حتمی قرار داده ای جدایی افکند 
 
 
پس بیرونم آر از گورم ،  كفن به خود پیچیده با شمیشر آخته  ، و نیزه برهنه ،  
 
 
پاسخ ‌گویان به نداى آن خواننده بزرگوار در شهر و بادیه 
 
 
 
 
خدایا بنمایان به من آن جمال ارجمند و آن پیشانى نورانى پسندیده را 
 
 
 
و سرمه وصال دیدارش را به یك نگاه به دیده ام بكش 
 
 
و شتاب كن در ظهورش و آسان گردان خروجش را و وسیع گردان راهش را و مرا به راه او درآور
 
 
 
 
آری دوباره با تو تجدید پیمان میکنم
 

و
 

در این دفتر عاشقی ام
 

یک بند دیگر به عهدنامه ای که با تو نوشته ام اضافه میکنم :
 
 

میخواهم بگویم :
 
 
من به عنوان یک انسان اون قدری که در توانم هست با نفس عمّاره م میجنگم که در محضر خدا و شما و شهدا ،
 
 
گناه و معصیت نکنم !!!!!
 

اما باید کمکم کنین چون دست شیطون قویه و منم انسانم و از نسیان
 
 
ولی میدونم شیطان هرچی هم که باشه 
 

 
تا وقتی خدای بزرگ و مهربون و دارم...
 
 

تا وقتی امامی دارم که همیشه هرچی هم که باشم -چه خوب چه بد-
 
 
حواسش بهم هست و منه روسیاهم مثل بقیه دوست داره...
 

و تا وقتی شهدایی از جنس آسمون که هنوزم زنده ان و راه و نشونم میدن دارم
 
 

و تا وقتی توی مملکتی زندگی میکنم ،
 
 
توی ایران سرفرازی زندگی میکنم که عزیزی مثل سید علی خامنه ای فرمانده شه
 
 
تا زمانی که ظهور کنی و خودت بشی فرمانده کل جهان و جهانیان
 
 
 

مطمئنم که شیطون دستش بسته س
 

البته این به من بستگی داره که یه موقع با کارام شماها رو از خودم دور نکنم و.......
 
 

** خدایـــــــــــــا یاری ام کن تا بخاطر اشتباهات و گناهانم
 
 
شرمنده ی امام زمانم نشم 
 
 

خدایا کمکم کن لااقل بتونم فقط به همین یه جمله :
 

" انجام واجبات و ترک محرمات "
 
 
جامه عمل بپوشونم 

 
 
الهی لطفی کن و نذار شرمنده محبت هات و نعمت ها و تموم لحظه هایی که در کنارمون بودی بشیم 
 

نذار شرمنده مولامون و شهدا باشیم
 

** همین **
 
 
 
 
 اللّــــهم عجّــل لولیّــک الفــــرج
 

 
امضا: بی نام و نشانی که تازه پس از گمنامی معنی عشق را فهمید " زینبِ مَهدی"
 
 
 
 
 پانزدهم شعبان المعظّم 
 
 
1. ولادت حضرت بقیة الله الاعظم صلوات الله علیه
 
 
 ماجراى شب ولادت
 
 امام زمان(علیه السلام) در آغوش پدر
 
 القاب امام زمان(علیه السلام)
 
 اوصاف امام زمان(علیه السلام)
 
 مادر امام زمان(علیه السلام)
 
 ایام پس از ولادت امام زمان(علیه السلام)
 
 غیبت صغرى
 
 پایان غیبت صغری
 
 وظایف زمان غیبت كبرى
 
 
 
2. وفات على بن محمد سمرى نایب امام زمان(علیه السلام)

 
 http://www.heydarekarrar.com/uploads/2012/07/108036250239241781338262151431033081206.jpg
 
 
[...]
 

بقیه در دادامه مطلب...


یاحق. التماس دعای فرج
 


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

آرشيو

برچسب ها

پاتوق منتظرانِ♡مَهدے♡

♡♥ انتظار آمــــادگی ست نه وادادگـــــــی ! ♥♡

صفحه نخست

مدير سايت

✿♡ زینبِ مَهدے ♡✿

پروفايل مدير سايت

آرشيو مطالب

ليست کامل مطالب سايت

آرشيو

با ما در تماس باشيد

patoghemontazeran@chmail.ir

تماس با ما

کليه حقوق اين سايت محفوظ است.

طراح قالب: ـنقاشـ





♡♥

جنبش letter4u


♡♥



♡♥
♡♥

پاتوق منتظرانِ♡مَهدے♡



●●●▬▬▬ ♡بهــانه های انتظار♡ ▬▬▬●●●


بِســـــــــــمِ اللـّــــــهِ الــــــــرَّحمـــــــنِ الرَّحیـــــــــم
صَلّ اللهُ عَلَیک یا بَقیـَــــــــةَ اللهِ فـِـــــی اَرضـــــــــِـه

●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩ پاتوق منتظرانِ♡مَهدے♡ ۩ஜ▬▬▬▬▬▬●●●


شیخ کلینی روایت کرده اند از امام جعفر صادق (ع)
که این دعا را تعلیم زُراره فرمود
که در زمان غیبت و امتحان شیعه بخواند :

اُللّهُمَّ عَرَّفْنی نَفْسَک

فَاَنَّک اِنْ لَمْ تُعَرَّفْنی نَفْسَک لَم اَعْرِفْ نَبِیَّکَ،

اُللّهُمَّ عَرَّفْنی رَسُولَکَ،

فَاَنَّک اِنْ لَمْ تُعَرَّفْنی رَسُولَکَ لَم اَعْرِفْ حُجَّتَکَ،

اُللّهُمَّ عَرَّفْنی حُجَّتَکَ فَاَنَّک اِنْ لَمْ تُعَرَّفْنی حُجَّتَکَ

ضَلَلتُ عَنْ دینی؛


●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩ پاتوق منتظرانِ♡مَهدے♡ ۩ஜ▬▬▬▬▬▬●●●

کلُ یوم ٍعاشـــــــــــــــورا
و کلُ عرضٍ کـــــــــــرببلا

♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡

* رزمنده ای كـه در فـضای سایبر می جنـگی : *
بـرای فـشردن كلیدهای كامپیوترت وضـو بگیــــر
و بـا نیـت قربه الی الله مطلب بنویس.
بدانكه تو مصداق و مارَمَیت اِذ رَمَیت ... هستی .

تو در شبهای تـاریك جبهه سایبری از میدان مین گناه عبور میكنی

مراقب باش،
به شهدا تمسك كن
بصیرتت را بالا ببر
كه تركش نخوری...
رابطه خودت را با خدا زیاد كن...
با اهل بیت یكی شو و در این راه گوش به فرمان آنها باش.

♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡

در این رسانــه ی دنیا،
میان بــــــــرفک ها
نه مانده از تو صـدایی،
نه مانده تصویــــری

♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡

امـــا حال ، ما آمده ایم تا زینبت شویم مولا ...
رسانه ای میسازیم زینب گونه ...
از تـــو: هم صدا بر جای میگذاریم
هم تصویر
هم عاشقانه مینویسیم
هم عارفانه
اینجا همه چیز از آنِ توست عشق من
آقایـــــــــم : ღ♡ مَهـــدی جـــان ♡ღ

♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡

در تلاطم آغوشت
احمقانه است شناگر ماهری بودن!
در تـو
تنها بایـد
غــــرق شد

♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡

تو مثه آبی روی آتیشم
لحظه به لحظه عاشقت میشم
جادّه ی عشق و رو به من وا کن
خواب دنیا رو غرق رویا کن

♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡

چقد قشنگـــــــــــــــــــــــــه
اینقد مخلصانه برا امام عصر(عج)
مطلب بنویسیم و کار کنیـــم
که آقا شب ظهـــــُــور
خبــــر ظهورشونو
بدن مـــــــــا
بــراشون
منتشر
کنیم !

♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡

گمنامی برای شهوت پرست ها درد آور است
اگر نه همـــه اجــــر ها در گمنـــامی ست
(شهید سید مرتضی آوینی)

♡♥ میخواهم گُمنـــام بمانم ♥♡

♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡♥•♡
مدتهاست وِردِ زبانم شده است
اللـّـهم عجّـل لولیّک الفــــرج...
آخر آقا جان من بی تو یعنــی :
فَنـــــــــــــــا



●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩ پاتوق منتظرانِ♡مَهدے♡ ۩ஜ▬▬▬▬▬▬●●●


اللـّـهم عجّـل لولیّک الفـرج و العافیة و النّصر
و جعلنا من خیرِ انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه ...


لبیک یــــــــــــا مَهـــــــــــــــدی (عج)


●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩ پاتوق منتظرانِ♡مَهدے♡ ۩ஜ▬▬▬▬▬▬●●●


patoghemontazeran@chmail.ir

موضوعات

نويسندگان و افسران جنگ نرم

با ما در ارتباط باشيد و ما را از نظرات ارزشمند خود مطلع کنيد

  • مدير سايت: ✿♡ زینبِ مَهدے ♡✿
  • patoghemontazeran@chmail.ir
  • http://pm-mahdi.lxb.ir
  • شعار سايت: ♡♥ انتظار آمــــادگی ست نه وادادگـــــــی ! ♥♡
  • تماس با ما


کد کج شدن تصاوير